استعمارگران فرانسوی و جنبش مقاومت کابیلی الجزایر

در سال ۱۸۷۱، در جنوب دریای مدیترانه، در منطقه اشغالی کابیلی، شیخ المکرانی مهمترین و پرقدرت ترین قیام علیه استعمارگران فرانسوی را رهبری نمود


قیام کابیل و سرنوشت کموناردهای کابیل کمتر مورد توجه مورخین قرار گرفته است. در ماه مارس ۱۸۷۱، با برخورداری و بهره مندی از ضعف و بی ثباتی دولت مرکزی ناشی از شکست سدان و جو قیام در پاریس (کمون پاریس)، در سواحل جنوبی دریای مدیترانه، در منطقه کابیلی، کنفدراسیون قبایل با تشکیل شورای قبایل نقشه قیام واقعی برای آغاز جنگ تمام عیار علیه قدرت استعماری را طرح ریزی و سازماندهی نمود. بعد از فتح الجزایر و اشغال این کشور توسط استعمارگران فرانسوی، قیام کابیل به رهبری المکرانی از زاویه ابعاد و پایان تراژیک اش، مهمترین قیام مردم این کشور قبل از جنبش آزادیبخش به رهبری FLN علیه اشغالگران می باشد. این قیام توسط جنگجویی ورزیده، افسانه ای و نترس، شیخ المکرانی هدایت و رهبری می شد.

المکرانی در سال ۱۸۱۵، در منطقه مجانا واقع در فلات علیای کابیلی در خانواده ای مرفه و ثروتمند دیده بر جهان گشود. پدر وی رهبر یکی از با نفوذ ترین ایلات کابیلی بود.
منطقه کابیلی در سال ۱۸۵۷ و بعد از ۲۷ سال جنگ و مقاومت، و پشت سر گذاردن ۱۴ لشکرکشی نظامی گسترده و خونین، به اشغال استعمارگران فرانسوی درآمد. حاصل ۲۷ سال جنگ و مقاومت در برابر وحشی گری و سرکوب، خرابی و فروپاشی نظام اقتصاد سنتی جامعه عشیره ای کابیل بود. با وجود شکست در عرصه نظامی، جامعه کابیل هیچگاه در برابر اشغالگران سر تعظیم فرود نیآورد. از فردای اشغال نظامی این منطقه، شورش های متعددی در اعتراض به سیاست مصادره زمین های کشاورزی و مراتع، سیاست مهاجرت اجباری، تحقیر، فروپاشی و تخریب سازمان اجتماعی در کابیلی صورت گرفت.

جنگ رژیم فرانسه علیه پروس، موجب بیداری اندیشه های استقلال طلبانه در اکثر مستعمرات این کشور گردید. تضعیف دولت مرکزی از یک سو و فقر و بدبختی و بخصوص قحطی بزرگ سال ۱۸۵۷، از سوی دیگر، موجب شعله ور شدن جنبش های شورشی در الجزایر گردید.

در ژوئن ۱۸۶۹، مارشال مک ماهون طی گزارشی، مقامات رژیم پاریس را در جریان نزدیک شدن طوفان انقلاب توده ای در الجزایر قرار داد. قبل از آغاز قیام، جنب و جوش اعتراضی، جوامع روستایی را فرا گرفته بود. اجتماعات و شوراهای روستایی، با وجود ممنوع بودن، تشکیل و به طور مخفیانه اقدام به سازماندهی قیام می نمودند. در ۱۵ مارس ۱۸۷۱، المکرانی، با بدست گرفتن رهبری ارتش مرکب از ۸ تا ۱۰ هزار تفنگچی، شروع قیام برای آزاد ساختن الجزایر از لوث اشغالگران فرانسوی را اعلام داشت. در ۸ آوریل همان سال، «اهداد» شیخ پیرمرد و پرنفوذ، و رهبر معنوی جنبش رحمانیه با اعلام حمایت از فراخوان المکرانی، به قیام مسلحانه پیوست. بدنبال پیوستن اهداد به قیام، عملا ۲۵۰ قبیله کوچک و بزرگ متشکل از دهها هزار رزمنده مقلد وی، به جنبش المکرانی پیوستند. با پیوستن مقلدین رزمنده جنبش رحمانیه به صفوف مبارزان المکرانی، نهضت اعتراضی جان تازه ای گرفت و قیام به سرعت به مناطق شرقی و جنوبی الجزایر سرایت نمود.

در مورد دلایل، اهداف و انگیزه های قیام باید گفت که ۴۰ سال بعد از پهلو گرفتن ناوگان دریایی دریادار «دو بورمون» در بندر «سیدی فروش» (۱۸۳۰) و شکست ارتش عثمانی و گردان های کابیل، سیاست اشغال و استثمار توده مردم الجزایر با گامهای بلند در عرصه مصادره زمین های کشاورزی به پیش رفت. مصادره زمین های کشاورزی حاصل خیز توسط اشغالگران، در عمل فقر، بدبختی و قحطی را برای مردم بومی بدنبال داشت. روز ۴ آوریل ۱۸۷۱، در عمل ۵ نیروی اجتماعی با خواسته ها و اهداف متفاوت و متضاد بر سر تصاحب زمین و مراتع در صحنه سیاسی ـ نظامی الجزایر فعال بودند:

۱) دهقانان الجزایری که دفاع از سرزمین آبا و اجدادی برای آنان مسئله مرگ و زندگی بود. برای مردم روستایی برداشتن اسلحه برای دفاع از ناموس، زمین های پدری و مقابله با متجاوزین و اشغالگران برای دفاع از خاک وطن، جزو مقدسات بشمار می رفت. افزون بر این زمین تنها منبع درآمد و امرار و معاش برای آنان بود.

۲) فئودال های الجزایری که ابتدا جزو متحدین ارتش اشغالگر فرانسه بشمار می رفتند، با گذشت زمان و بدنبال گسترش فقر و بدبختی، نفوذ و اعتبار سابق خود در بین رعایایشان را عملا از دست دادند. از سوی دیگر، بعد از سرکوب جنبش های اعتراضی و شورشی توده مردم الجزایر، قدرت اشغالگر سیاست کاهش و ابطال امتیازات اعطایی به اربابان و فئودال ها را در دستور کار خود قرار داده بود.

۳) جامعه مذهبی: دو نیروی اجتماعی مذکور با منافع و اهداف متضاد، که در شرایط ویژه، «متحد» و مکمل ناگزیر هم بشمار می رفتند، (همانند دوره اشغال کشور توسط نیروی ثالث خارجی) با برخورداری از حمایت مراکز پرقدرت معنوی و مذهبی، به نیروی پرقدرتی تبدیل شدند. ناگفته نماند که جامعه مذهبی الجزایر نیز به نوبه خود توسط استعمارگران، به شدت سرکوب می شد. افزون بر این اعطاء ملیت فرانسوی به جامعه مسیحی و بخصوص یهودی الجزایر، و انکار کامل حقوق مردم مسلمان، در موضع گیری های آتی و رادیکال رهبران مذهبی مسلمان بی تأثیر نبود.
با اتحاد این ۳ نیروی اجتماعی و تشکیل نهادهای نظامی توده ای علیه اشغالگران، شرایط برای اعلان جنگ علنی کاملا آماده و مهیا بود. در مقابل این جبهه متحد، نیروهای نظامی و شبه نظامی اشغالگران قرار داشت.

۴) نیروی اشغالگر خارجی متشکل از ارتش منظم و دستگاه اداری

۵) نیروی شبه نظامی بسیجیان متشکل از فرانسویان دست راستی افراطی و مزدوران استخدامی (جاش) توسط جامعه مهاجرین فرانسوی.

نظامیان اشغالگر فرانسوی موفقیت خود در کارزار الجزایر را با زمین های تصاحب شده شان می سنجیدند. مهاجرین فرانسوی نیز موفقیت و بقاء خود را در گرو بدست آوردن زمین های قابل کشت و آباد می دیدند. در مقابل، مردم الجزایر به شمارش و محاسبه میلیون ها هکتار زمین و مناطق غصبی شان توسط اشغالگران خارجی، مشغول بودند. مناطق و زمین هایی که بر طبق قوانین تحمیلی اشغالگران، مالکین سابق حتی حق عبور از آنها را نیز نداشتند.

ژنرال مک ماهون در کتاب خاطرات خود در این خصوص می نویسد: «تمام شهرها و روستاهای سواحل دریای مدیترانه به جنبش اعتراضی پیوسته اند. از مناطق کوهستانی واقع در شرق «میتیجا» تا حومه اسکندریه در کنترل شورشیان می باشد. تمام مناطق واقع در جنوب اسکندریه تا مناطق کوهستانی و صعب العبور «بلزما» تحت امر المکرانی هستند. در عمل، تمام جنبش های منطقه ای و خودبخودی واقع در مرزهای غربی و مناطق کویری شرقی به قیام پرقدرت و توده ای المکرانی پیوسته و از وی دستور می گیرند.» بالاخره بعد از هفته ها نبرد بی امان با قوای استعمارگر، شورشیان موفق شدند به حومه شهر الجزیره رخنه نموده و ارکان قدرت استعماری را مورد تهدید جدی قرار دهند. نزدیک شدن قوای شورشی به دروازه های الجزیره موجب نگرانی بیش از پیش اشغالگران گردید. رژیم فرانسه بعد از سرکوب خونین کموناردهای پاریس، با گسیل جنایتکاران و قاتلان کموناردها، سرکوب وحشیانه و خونین جنبش مسلحانه المکرانی را تدارک دید. در این راستا، دریادار گیدون مأمور سازماندهی و تأسیس ارتش قدرتمند افریقا شد. وی با بسیج بیش از یکصد هزار ارتشی و تشکیل نیروی توپخانه، جنگ تمام عیار و گسترده ای را علیه شورشیان آغاز نمود.

روز ۵ ماه مه، المکرانی، فرمانده جسور جنبش شورشی در نبرد با اشغالگران فرانسوی بخون تپید. با وجود مرگ المکرانی، جنبش ضد استعماری تا ۹ ماه به حیات پرافتخار خود ادامه داد. سرکوب جنبش المکرانی بسیار خونین تر از سرکوب کموناردهای پاریس بود. با وجود عمر کوتاهش، دهها هزار تن از رزمندگان الجزایری و کابیل در نبرد با اشغالگران جاودانه شدند. استعمارگران جنایتکار فرانسوی تنها به کشت و کشتار انقلابیون بسنده نکردند. توده مردم بی دفاع، بهای سنگینی در این خصوص پرداخت نمود. در این راستا، ۳۱۳ روستا غارت، و بعد از به آتش کشیده شدن، با خاک یکسان شدند. بعد از شکست جنبش المکرانی، در مجموع ۴۵۰ هزار هکتار از زمین های متعلق به قبایل شورشی، مصادره و در اختیار مهاجرین فاشیست فرانسوی استان های آلزاس و لرن قرار گرفتند.

بیش از ۲۰۰ رهبر شورشی در سال ۱۸۷۳ توسط دادگاه عالی نظامی اسکندریه به تبعید ابدی محکوم و به جزایر سرزمین های بحار فرانسه (کالدونیای جدید و کاین) فرستاده شدند. آنان در آنجا با کموناردهای تبعیدی پاریس و مارسی آشنا شدند. لوئیز میشل از رهبران برجسته کمون پاریس در خصوص کموناردهای کابیل و الجزایری در یادداشت های خود می نویسد: «اخیرا بیش از یکصد مرد عرب ملبس به لباس های محلی سفید، در کنار اردوگاه ما اسکان داده شده اند. از قرار معلوم آنان نیز همانند ما علیه استثمار و سرکوب بپا خاسته بودند. این شرقیان، مردمان بسیار ساده، صمیمی، خوب، مهربان و فداکاری هستند. آنان دائما از شدت قساوت و خشونت سربازان و نظامیان ما صحبت می کنند.»

در ضمن بسیاری از نیروهای هوادار جنبش المکرانی به زور در ارتش جدیدالتأسیس افریقا گنجانده و به جزیره ماداگاسکار فرستاده شدند. از دیگر شیوه های انتقام گیری اشغالگران علیه قبایل و مردم شورشی، جریمه کردن مردم عادی به خاطر حمایت و شرکت در جنبش اعتراضی بود. به عنوان نمونه، مردم منطقه کابیلی محکوم به پرداخت جریمه ۳۶ میلیون فرانک فرانسه به صورت طلا شدند. در مجموع رقم کل جریمه نقدی ۷۰ میلیون فرانک فرانسه تعیین شده بود. آخرین قسط این جریمه، ۲۰ سال بعد از شکست جنبش المکرانی توسط مردم کابیل پرداخت شد.

اما ناگفته نماند که غیرانسانی ترین شیوه سرکوب و انتقام گیری اشغالگران «متمدن» فرانسوی از مردم الجزایر، سپردن زنان و دختران بدست نظامیان، نیروهای بسیج متعلق به مهاجرین و جاش های الجزایری بود. اشغالگران، زنان بیوه و بی دفاع پارتیزان های بخون تپیده را ناچار می نمودند تا در مرکز روستا، با سینه های برهنه برای نیروهای فاتح برقصند. البته ناگفته نماند که اکثریت قریب به اتفاق این زنان، قبل از شروع مراسم «پایکوبی و جشن» نیروهای اشغالگر، با بریدن رگ های مچ دستشان، مرگ پرافتخار را به زندگی ننگین ترجیح می دادند.آنان از مرگ هراس نداشتند و به زندگی تحت سلطه اشغالگران ، مزدوران و عوامل سرسپرده جاش تن در نمی دادند .

بسیاری از مورخین فرانسوی معتقدند خشم و نفرتی که نیروهای اشغالگر فرانسوی در سال ۱۸۷۱ بدنبال شکست جنبش المکرانی در دل توده مردم الجزایر کاشتند، سالها بعد به طوفانی بدل شد که سرانجام در سال ۱۹۵۴ کل نظام استعماری این کشور را در هم کوبید.

سایر مقالات درهمین رابطه:

امپریالیسم فرانسه را بیشتر و بهتر بشناسیم- بخش دوازدهم
الجزایر
قتل عام ۸ مه ۱۹۴۵: جرقه انقلاب علیه استعمارگران فرانسوی


امپریالیسم فرانسه را بیشتر و بهتر بشناسیم- بخش یازدهم
آزمایشگاه اتمی فرانسه از ۱۵۰ زندانی الجزایری بعنوان موشهای آزمایشگاه استفاده کرده است


امپریالیسم فرانسه را بیشتر و بهتر بشناسیم- بخش دهم
استعمار فرانسه و افریقای سیاه
برگرفته ای از کتاب کارنامه سیاه نظام سرمایه داری
قسمت سوم (پایان)


امپریالیسم فرانسه را بیشتر و بهتر بشناسیم- بخش نهم


استعمار فرانسه و افریقای سیاه برگرفته ای از کتاب کارنامه سیاه نظام سرمایه داری
قسمت دوم


امپریالیسم فرانسه را بیشتر و بهتر بشناسیم- بخش هشتم
استعمار فرانسه و افریقای سیاه
برگرفته ای از کتاب کارنامه سیاه نظام سرمایه داری
قسمت اول

امپریالیسم فرانسه را بیشتر و بهتر بشناسیم - بخش هفتم
گزارشگران بدون مرز
بیست و پنج واقعیت در مورد گزارشگران بدون مرز
این انجمن فرانسوی ادعا می کند که فقط برای دفاع از آزادی مطبوعات فعالیت می کند . اما در پس این «چهره نجیب و حرکت زیبا» ، حقیقت این است که یک برنامه سیاسی بسیار دقیق و مشخص دنبال می شود


امپریالیسم فرانسه را بیشتر و بهتر بشناسیم- بخش ششم
الجزایر
ترفندهای استعمارگران فرانسوی برای مصادره زمینهای الجزایر
گزارش رسمی از سوی دولت الجزایر



امپریالیسم فرانسه را بیشتر و بهتر بشناسیم- بخش پنجم
الجزایر ۱۳۲ سال سرکوب، قتل عام، چپاول و بهره کشی
رئیس سابق شهربانی فرانسه دستور داد
« من سرهای بریده می خواهم، نهرهای آسیب دیده نباید با گل و سنگ مرمت شوند، برای این کار سر بریده اولین بیابان گرد بومی که از آن حوالی گذر کند، کافی است.»


امپریالیسم فرانسه را بیشتر و بهتر بشناسیم-بخش چهارم
الجزایر
صدها هزار وطن پرست، قربانی شکنجه های وحشیانه امپریالیسم فرانسه

در ماه نوامبر سال ۲۰۱۱ میلادی، نیکولا سارکوزی رئیس جمهور سابق فرانسه در گفتگوی تلویزیونی اعلام داشت که خاکستر جسد ژنرال بیژار در بنای انوالید (محلی که بسیاری از نظامیان سرشناس این کشور از قبیل ناپلئون در آنجا بخاک سپرده شده اند) جای گرفته است. ژنرال بیژار در ماه ژوئن سال ۲۰۱۰ در سن ۹۴ سالگی درگذشت.


امپریالیسم فرانسه را بیشتر و بهتربشناسیم- بخش سوم
الجزایر

الجزایر و آشویتس فرانسویان

ارتش فرانسه بیش از یک قرن قبل از آلمان نازی، قتل عام با گازهای سمی را در الجزایر تجربه کرد
در کشور فرانسه، هر چند سال یکبار با نزدیک شدن موعد انتخابات، اعم از انتخابات مجلس، ریاست جمهوری، پارلمان اروپا، شهرداری ها و ...، سیاستمداران برای اخذ آراء اقلیت های مختلف قومی، مزورانه به یاد جنایات مختلف در اقصی نقاط جهان می افتند.

امپریالیسم فرانسه را بیشتر و بهتر بشناسیم-بخش دوم
فعالیتهای زیر زمینی حزب کمونیست الجزایر برعلیه فرانسویان اشغالگر
این حزب بعد از اینکه توسط امپریالیسم اشغالگر فرانسه غیرقانونی اعلام شد، فعالیت زیرزمینی اتخاذ کرد.

امپریالیسم فرانسه را بیشتر و بهتر بشناسیم- بخش اول
پنجم جولای ۱۹۶۲، سالروز استقلال الجزایر
روز ۵ جولای، مردم الجزایر پنجاهمین سال استقلال کشورشان را جشن گرفتند


بیاد هنرمند انقلابی و متعهد ماتوب لونس
چهارده سال از قتل ماتوب لونس خواننده انقلابی الجزایری توسط باندهای فاشیستی مذهبی این کشور می گذرد. روز ۲۵ ژوئن ۱۹۹۸وی در آبادی تالا بونان در کنار جاده ترانزیت بنی دولا توسط مرتجعین جنایتکار ربوده و به قتل رسید.


A.C.P- Postfach 12 02 06-60115 Frankfurt am Main-Germany

Fax: 00-49-221-170 490 21

Web Site: http://www.iranian-fedaii.de

E-Mail: organisation@iranian-fedaii.de

سایر مقالات:

باراک اوباما ارتجاع شیعه را به ارتجاع سنی ترجیح می دهد

عقب نشینی میرحسین موسوی و مطالبات جنبش اصیل مردم ایران

تشویق مردم به آرامش به نفع کدام طبقه است ؟

پرده دیگری از اعمال ددمنشانه آدم نمایان رژیم جمهوری اسلامی ایران - زجرنامه ی بهاره مقامی یکی از شقایق های له شده ی ایران ، قربانی تجاوز در زندان

جنگهای کوچک ـ قدرتهای بزرگ به قلم Patrick Cockburn

lموضع غرب در برابر رژیمی که قوانین بین المللی رابه سخره گرفته است

شیلی ۱۹۷۳ - ۱۱ سپتامبر دیگری

وضعیت فاجعه بار زندان کهریزک به قلم یکی از آزادشدگان این اردوگاه فاشیستی

چه کسانی حقایق را تحریف می کنند ؟

یادی از رفیق صفرخان (صفر قهرمانیان) به مسعود بهنود که علیرضا نوریزاده و ناصر مستشار هم بخوانند

پیرامون عناصر مرموز و طرز کار خبرچینهای رژیم جمهوری اسلامی ایران- درباره سایت مشکوک اعتراض و همکاری سربلند گرداننده این سایت با رژیم

ناگفته‭ ‬هایی‭ ‬در‭ ‬باره‭ ‬قتل‭ ‬شاپور‭ ‬بختیار‭ ‬در‭ ‬مصاحبه‭ ‬با‭ ‬سخنگوی‭ ‬سازمان‭ ‬چریکهای‭ ‬فدای‭ ‬خلق‭ ‬ایران‭ ‬حسین‭ ‬زهری (بهرام‭(

اکثریت‭: ‬چرچیلیسم‭ ‬یا‭ ‬رسیدن‭ ‬به‭ ‬قدرت‭ ‬به‭ ‬هر‭ ‬شکل- نامه به رفیق بهرام - حسین زهری و پاسخ رسیده‬

 چرا سربازان گمنام امام زمان رفیق بهرام - حسین زهری را هدف تبلیغات سوء خود قرار داده؟

چرا خائنین اکثریتی هر روز گستاخ تر می شوند؟ اظهارات رفیق حسین زهری در باره چاپخانه مخفی سازمان

وضعیت کنونی و جناح بندیهای درونی رژیم جمهوری اسلامی

خمینی چه گفت؟ خمینی چه کرد؟ (در باره دانشگاهها) قبل از به قدرت خزیدن بعد از به قدرت خزیدن

سایت «صدای مردم» متعلق به وزارت اطلاعات رژیم جمهوری اسلامی ایران است

نوار گفتگوی هدایت اشتری لرکی معاون ساوامادر فرانسه با حبیبیان معاون ساواما در تهران

اسناد تبهکاریهای سربازان گمنام امام زمان

به کوبا دست نخواهید یافت - به قلم فیدل کاسترو

ماهوشیاری خودرا از دست نخواهیم داد-درباره ایرج مصداقی تواب و همکار رژیم جمهوری اسلامی ایران


حسین زهری
۱
حسین زهری